کتاب مجموعه ای از سه متن متفاوت است؛ یکی بلند و دو دیگر کوتاه. متن اول، کتاب طب در بیان اعضای بدن، کارکرد هر کدام، امراض، مرهم ها و معالجات، خواص گیاهان و قرابتین، شربتها و مرباجات، دستور ساختن و خواص آنها، روغنهای دوایی و غیره است. متن دوم متنی است درباره مجامعت و مباشرت، و سوم متنی است در باره لکه گیری.
خواهر میرزا محمد تقی شیخ الاسلام نامه ای در مورد مشکلات خانوادگی خود و میل به طلاق از شوهرش می نویسد.
صلح نامه خرید ملک.
مجموعه ای از نوشته های محمد بن حاج محمد زمان کاشانی، از جمله رساله فی صیغ النکاح، هدایت المسترشدین ،القول السدید، مرآة الازمان، نور الهدی، و رساله ای در تعیین جهت قبله برای مکان های مختلف به نام قبله اثنی عشریه. کاتب مجموعه محمد حسین بن محمد علی خوراسکانی است.
بخش اول کتاب طب است. قسمت بعدی در باب معادن و بخش سوم درباره مرباها، بخش آخر کتاب ارسطو درباره اسبان است. صفحه آخر تاریخ تولد و نام فرزندان (وشاید نسلهای بعد) صاحب نسخه را دارد: تولد نورچشمی محمدعلی: ۲۶ رجب ۱۲۷۱، نوش آفرین ۲۲ محرم ۱۲۷۵، میرزا حسین ۹ رجب ۱۲۸۰، خدیجه بیگم ۱۵ رجب ۱۲۷۸، بقیه هشت تولد از ربیع الاول ۱۳۰۶ تا آخرین تاریخ که ذیحجه ۱۳۱۶ است، ثبت شده است.
خطبه نکاحی است که مؤلف به صورت ادبی و شیوا نوشته است.
بیع نامه فروش یک دانگ و ۲ طوج از بکدور طاحونه و یک دانگ از زمین قریه دکایاران (مشهور به آسیاب شریف)، از جانب وکیل هاجر، خواهر احمد و فرزند حسین، به کدخدازاده خواجه نفس، فرزند خواجه عینی، به مبلغ یک تومان تبریزی و۵۰۰۰ دینار.
گزیده متن (ویرایش شده): میرعلی الباقی (فرزند میرعلی عسگر جندقی) آخوند محسن، مطلق دارالعباده یزد، را وکیل و نایب شرعی خود قرار داد تا همسرش خیرالنساء بیگم (دختر میرزا سید محمود) را طلاق دهد و تمام مهرش را در عوض طلاق به همسر خود ببخشد. همچنین حاضر شد علیا صفت خیرالنساء خانم زوجه مشارالیه و وکیل مأذون در توکیل غیر نموده [ناخوانا] دوم شعبان ۱۱۹۸ ق.
واگذاری سهم باغ توسط عفت شاه مریم، خواهر عباس، درازای مبلغ دو تومان و پنج هزار دینار، به خواجه محمد حسین، فرزند حسن، با ذکر حدود آن.
آقا محمد، پسر عزیز خوراسگانی، با بی بی نساء، مهر نساء، و بیگم خانم، دختران آقا محمد باقر، بر سر یک باب خانه مشهور به تالار در محله وسطی قریه خوراسگان و حدود معین که در سند آمده اختلاف پیدا کرده است. آقا محمد مدعی شده که چهار دانگ از خانه مزبور به ارث به او رسیده، اما دختران آقا باقر منکر این مقدار هستند. به همین منظور و برای رفع اختلاف، همگی در محضر شرع حاضر و به این صورت مصالحه کردند که از شش دانگ خانه، دو دانگ و نیم متعلق به آقا محمد و سه دانگ و نیم متعلق به دختران است و من بعد هر ادعایی شود باطل است. در حاشیه آقا محمد اقرار و اعتراف کرده که تمام حقوقی را که از خانه تالار مدعی بوده دریافت...
Copyright © 2012-14 President and Fellows of Harvard College. All rights reserved.
